خد ا ی من!
تو چقدر با من مهربانی با این جهالت عظیمی كه من بدان مبتلایم!
تو چقدر درگذرنده و بخشندهای با این همه كار بد كه من میكنم و این همه زشتی كردار كه من دارم.
…خدای من!
تو چقدر به من نزدیكی با این همه فاصلهای كه من از تو گرفتهام.
…تو كه این قدر دلسوز منی! …
…خدایا تو كی نبودی كه بودنت دلیل بخواهد؟
تو كی غایب بودهای كه حضورت نشانه بخواهد؟
تو كی پنهان بودهای كه ظهورت محتاج آیه باشد؟
…كور باد چشمی كه تو را ناظر خویش نبیند.
كور باد نگاهی كه دیدهبانی نگاه تو را درنیابد.
بسته باد پنجرهای كه رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود.
و زیانكار باد سودای بندهای كه از عشق تو نصیب ندارد.
تو چقدر درگذرنده و بخشندهای با این همه كار بد كه من میكنم و این همه زشتی كردار كه من دارم.
…خدای من!
تو چقدر به من نزدیكی با این همه فاصلهای كه من از تو گرفتهام.
…تو كه این قدر دلسوز منی! …
…خدایا تو كی نبودی كه بودنت دلیل بخواهد؟
تو كی غایب بودهای كه حضورت نشانه بخواهد؟
تو كی پنهان بودهای كه ظهورت محتاج آیه باشد؟
…كور باد چشمی كه تو را ناظر خویش نبیند.
كور باد نگاهی كه دیدهبانی نگاه تو را درنیابد.
بسته باد پنجرهای كه رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود.
و زیانكار باد سودای بندهای كه از عشق تو نصیب ندارد.
شهید شاد روان دکتر علی شریعتی
تاریخ: شنبه 20 / 11 / 1398برچسب:مناجات دکتر شهید شریعتی,
ارسال توسط Research articles veto specific liquid/علیرضا فرجزاده/esearch articles veto spe